خداباوری در کودکان

اعتقادات و باورهای قلبی انسان نقشی مهمی در سبک زندگی او دارد. بطوری که تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که دارای اعتقادات و ایمان محکمی هستند، زندگی سالم‌تری دارند. به این ترتیب در تربیت فرزندان علاوه بر اینکه به ایجاد سایر رفتارهای مناسب و سالم در کودک توجه می‌شود، باید پرورش ایمان و اعتقادات او نیز در اولویت قرار بگیرد. اگرچه کودکان قبل از رفتن به مدرسه هنوز برای درک بسیاری از مسائل زندگی معنوی خود کوچک هستند، اما توانایی‌ها و مهارت‌هایی دارند که می‌تواند به والدین در مسیر تربیت دینی آنها کمکی مفید و موثر باشد.
این سالها بهترین دورانی است که می‌توان روح خداپروری را در آنها پرورش داد و اگر روح او برای همیشه به ایمان سیراب گردد،در حقیقت او به چیزی مسلح شده است که سالها بعد در نبرد با سختی‌ها و مسائل زندگی به کارش خواهد بود و پشتوانه و تکیه گاه محکم و استواری برای او خواهد آمد. انسان‌ها در شرایط سختی و ناراحتی ، در تصمیم‌گیری‌های بزرگ و... به خدای خود رو می‌کنند. در چنین شرایطی ایمان ، تحمل مسائل را آسانتر می‌سازد، امیدوار می‌کند و توان مقابله را به او می‌دهد.
اعتقادات خود را مشخص کنید. آنها را درک کنید تا بتوانید زمینه را برای تقویت اعتقادات فرزند خود فراهم کنید. تا زمانی که خود ندانید چه اعتقاداتی دارید، چقدر به آنها پای‌بند هستید، چه قدر باید به آنها متکی باشید و آنها را تقویت کنید نخواهید توانست برای فرزندان خود الگوی مناسبی باشید. ایجاد اعتقادات و ایمان در کودکان به صورت آموزش خشک و خالی امکان ندارد. شما می‌خواهید چیزی را در کودک خود ایجاد کنید که حرارت و حضور آن را در روح و قلب خود احساس کند. بنابراین مثل یک درس ساده نمی‌توانید فقط آنرا برای او توضیح دهید و او در مقابل طوطی‌وار چیزهایی را برای شما پس بدهد.
آیا به وجود خداوند اعتقاد دارید؟ آیا باور دارید که قدرتی الهی در خلقت جهان داشته است؟ وقتی انسان می‌میرد چه اتفاقی برای او می‌افتد؟ امور زندگی ما چگونه تعیین می‌شود و عوامل مختلف چه تاثیراتی بر آن دارند؟ به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهید. سپس شروع کنید به تاثیرگذاری روی اعتقادات کودک و شکل دادن آنها در زندگی روزمره خود اعتقادات خود به کودک نشان دهید.
کودک با دیدن می‌آموزد تا شنیدن
کودک بیش از آنچه از شنیدن یاد می‌گیرد از مشاهده رفتارهای ما می‌آموزد. بنابراین میزان یادگیری کودک زمانیکه مشاهده می‌کند مادر در شرایط ناراحتی و سختی جملاتی مثل توکل بر خدا ، ای خدا به امید تو و... بکار می‌برد بیش از زمانی خواهد بود که مادر تلاش می‌کند تکیه کردن بر خدا و توکل بر او به صورت شفاهی به کودک خود آموزش دهد. با اعتقادات و ایمان خود رفتار و زندگی خود رنگ بدهیم تا گامهایی اساسی را برای پرورش معنوی و دینی کودک خود فراهم کرده باشیم.
کودکان خداوند را نمی‌شناسد. اما در واقع آنها در سنین پائین هیچکس را نمی‌شناسد. این ما هستیم که محیط پیرامونش و افراد مختلف را به او معرفی می‌کنیم. مثل پدر بزرگ ، مادر بزرگ ، عمه ، خاله و... به این ترتیب از همان سنین پائین نیز باید برای کودک از خدا بگوئیم. صحبت‌هایی که با او در مورد خداوند می‌کنید کم‌کم در او تاثیر می‌گذارد و زمینه لازم برای آموزش‌های بعدی را فراهم می‌سازد. خداوند را با تمام زیبائی‌ها و قدرت و عظمتش به او معرفی کنیم. خدا که حامی او است.
کودکان در این سنین به قدرت و حمایت بیش از بزرگترها وابسته هستند. پدر و مادر برای آنها مراجع و منبع قدرت و امنیت هستند که می‌توانند آنها را از خطرات محافظت کنند. به این دلیل است که کودکان در زمان احساس خطر و ناراحتی پدر یا مادر خود را صدا می‌زنند و به آنها پناه می‌برند. به آنها نشان دهیم که خداوند نیز یک منبع عظیم قدرت و امنیت است که حامی آنهاست و اگر به او تکیه کنند می‌توانند احساس امنیت و راحتی کنند.
در مقابل سوالات کودک پاسخ‌های مناسب بدهید
کودکان در مراحل رشدی خود و کم کم که با مسائل معنوی آشنا می‌شوند. سوالاتی را مطرح می کنند که بزرگترها اغلب در پاسخ دادن به آنها مشکل پیدا می‌کنند. از اینرو بهترین کار این است که با کودکان صادق و روراست باشیم. جواب‌های غلط و بچه‌گانه و گول زننده به آنها ندهیم. این کار خطرناکی است و از آنجایی که که کودکان قدرت تخیل بالایی دارند ممکن است برایشان مشکل‌ساز باشد.
وقتی کودک می‌پرسد که وقتی می‌میرد به کجا می‌رود، صادقانه جواب دهید که هیچکس نمی‌داند اما خیلی‌ها فکر می‌کنند که او به بهشت می‌رود تا با خدا نزدیک‌تر باشد... به احتمال قوی پرسش بعدی کودک این خواهد بود که شما در این باره چه فکر می‌کنید. اگر اعتقاد قوی و محکمی دارید، به او بگوئید و اگر تردید دارید تصدیق کنید که پرسش‌هایی در این جهان وجود دارد که انسانها همه عمر خود را برای یافتن پاسخ آنها صرف می‌کنند و این مورد هم یکی از آنهاست.
برای پرورش خداباوری کودک ، از وقایع عادی زندگی کمک بگیرید
لازم نیست همیشه برای پرورش خدا باوری در کودک کارهای و مراسم بسیار بزرگ انجام دهید تا به او حضور خداوند را نشان دهید. از اتفاقاتی که در زندگی پیش می‌آید کمک بگیرید. خداوند را در جریان اتفاقات زندگی به او نشان بدهید. استفاده از جملاتی نظیر خواست خدا اینطور بود ، هر چه خدا بخواهد و غیره در مسائلی که پیش می‌آید می‌تواند کمک کننده باشد. با او طوری خداحافظی کنید که معنی جمله شما را در حسن خداحافظی مثل خدا نگهدارت و یا به خدا می‌سپارمت را درک کند و احساس کند که شما او را تنها نمی‌گذارید، بلکه به یک منبع قدرت و حمایت قوی‌تری می‌سپارید که پشتیبان اوست.
طبیعت را به او بشناسانید و به او کمک کنید قدرت خداوند را در آفرینش طبیعت زیاد احساس کند. دریایی را که تماشا می‌کنید، به قدرت خداوند در خلقت آن اشاره کنید. به جنگل، درختان ، کوهها و ... اشاره کنید و مطلب علمی را که توضیح می‌دهید قدرت خداوند را در خلقت آنها یادآور شوید. کودکان به این قبیل مسائل علاقمند هستند. و از این طریق می‌توان روح خداباوری را در آنها تقویت کرد.
از ساده سازی داستان‌های مناسب از ادیان متفاوت و کتب آسمانی استفاده کنید.
سنت‌های عرفانی دنیا پر از داستان‌های گوناگون است و از چگونگی پیدایش جهان گرفته تا علل کارهای بد بعضی انسان‌ها و عواقب کارهای بد آنها قصه‌ها و حکایات بسیاری آورده شده است، با بهره گیری از ادبیات غنی جهان و وقایع تاریخی و مذهبی ادیان به کودک خود نشان دهیم که انسان‌های متفاوت ، دارای عقاید گوناگونی در مورد خداوند هستند. با اصلاح و ساده سازی داستان‌های مناسبی از ادیان متفاوت و کتب آسمانی نقل کنیم و ذهن آنها را روشن کنیم.
خداباوری را در همان سنین کودکی می‌توان تقویت کرد. با چنین اقدامی آموزش‌های بعدی نیز نتیجه مفیدتری خواهد داشت. والدین در این میان نقش مهم‌تری دارند. که ابتدا با روشن سازی اعتقادات خود باید تلاش کنند ایمان خود را در زندگی روزمره خود متجلی سازند و سپس به روشهای ساده به تقویت ایمان کودکان خود بپردازند.


منبع: سایت دانشنامه رشد